Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-28@16:43:33 GMT

۱۰۰ قصه دیگر از لابه‌لای تاریخ/ وصلت‌های‌سیاسی

تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۳۵۶۱۷

 برای استراحت دادن به خودم امروز مطلب جالبی در سایت‌های خبری پیدا کردم که فکر می‌کنم منشا اصلی‌اش در سال‌های بسیار دور عصر ایران بوده و یا شاید هم نه. در مورد ازدواج‌ها و نسبت‌های فامیلی پس از انقلاب:

به گزارش هفت صبح، مهدی و امیرحسین معتقدند که میان سال‌های 1368 تا 1384 در ایران دایی‌سالاری حاکم بوده است چرا که آنان دو دایی دارند که از سال 1368 تا سال 1384 بر ایران حکومت می‌کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دایی پدری آنان اکبر هاشمی رفسنجانی بود که از سال 1368 تا سال 1376 رئیس‌جمهور ایران بود و دایی مادری آنان سیدمحمد خاتمی بود که از سال 1376 تا سال 1384 ریاست‌جمهوری ایران را بر عهده داشت.

پدر و مادر مهدی و امیرحسین هاشمیان به ترتیب فرزندان حجت‌الاسلام محمد هاشمیان امام جمعه رفسنجان و آیت‌الله صدوقی امام جمعه یزد بودند و این یعنی آنها فرزندان مشترک «یزد و رفسنجان» و «صدوقی و هاشمیان» هستند؛ جایی که «هاشمی‌ها» و «خاتمی‌ها» به هم می‌رسند. مهدی و امیرحسین تنها کسانی هستند که در فاصله دو دهه خواهرزاده رئیس دولت ایران بوده‌اند اما پیوند خانواده و دولت در ایران محدود به ایشان نیست:

از این ازدواج‌های مشهور ازدواج محمد محمدی‌نیک مشهور به ری‌شهری با دختر آیت‌الله مشکینی بود. ری‌شهری که پس از انقلاب اسلامی ایران پس از مدتی حضور در دادستانی ارتش به وزارت اطلاعات، دادستانی ویژه روحانیت، دادستانی کل کشور و سرپرستی حجاج ایرانی رسید، حاج‌آقا مرتضی تهرانی را معرف و مسبب این ازدواج می‌داند:

«آقای مشکینی پاسخ ایشان را موکول به استخاره کرد و پس از چند روز پاسخ داد که استخاره کردم، خوب آمد پس از موافقت ایشان جریان را به خانواده‌ام در تهران نوشتم و از مادرم و عمه‌ام... خواستم که به قم بروند و صبیه ایشان را ببینند. آنها رفتند و دیدند و پسندیدند و در پاسخ نامه من نوشتند خوب است ولی خیلی کوچک است. او در آن هنگام تقریبا 9 ساله بود.» (خاطره‌ها، ج 1، ص 52 – 51)

مهریه این ازدواج هزار تومان بود: «مهریه را مبلغ 5 هزار تومان نوشتم [اما آیت‌الله مشکینی] در اثر خطای دید پنج هزار تومان را پانصد تومان خوانده بود. به ما پیغام داد من حرفی ندارم که مهریه او پانصد تومان باشد ولی چون مهریه خواهر بزرگتر او هزار تومان است همین مبلغ را برای مهریه او بپذیرید. من تعهد می‌کنم کاری کنم که بیش از پانصد تومان شما بدهکار نشوید.» (همان: 52) مراسم عقد در حرم امام رضا(ع) «بدون هیچ‌گونه تشریفات اجرا شد»

از آن پس آقای ری‌شهری «مانند یکی از اعضای خانواده آقای مشکینی در منزل ایشان و به قول معروف داماد سرخانه» بود. (همان: 53) یک سال و نیم بعد با انتقال به قم داماد دید که «به تدریج شرایطی پیش آمده که احساس کردم ادامه این وضع به مصلحت نیست با اینکه قرار بود جشن ازدواج ما چند سال بعد باشد، پیشنهاد کردم که هرچه زودتر انجام شود تا بتوانیم زندگی مستقل تشکیل دهیم.

آقای مشکینی ابتدا با این پیشنهاد موافق نبود دلیل مخالفتش هم کوچک بودن همسرم از نظر سنی بود. چون در آن هنگام یازده سال بیشتر نداشت اما من موضوع را با جدیت پیگیری می‌کردم که همسر من است و شرعا حق دارم او را به خانه خود ببرم... سرانجام با اصرار من ایشان (مشکینی) راضی شد و جشن ازدواج‌مان در سال 1347 برگزار شد.» (همان: 53)

ازدواج مشهور دیگر عصر انقلاب اسلامی ازدواج دختران آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با پسران آیت‌الله لاهوتی بود. هاشمی رفسنجانی و حسن لاهوتی هر دو از مبارزان سیاسی با رژیم پهلوی بودند. همین سوابق و مناسبات سبب شد دو پسر آیت‌الله لاهوتی یعنی حمید و سعید با دو دختر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به ترتیب فائزه و فاطمه هاشمی ازدواج کنند.

فرزندان آیت‌الله لاهوتی از موقعیت سیاسی خود برای ورود به حکومت استفاده نکردند اما فائزه هاشمی در سال 1375 نماینده دوم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی شد و به عضویت حزب کارگزاران سازندگی درآمد و همواره به عنوان نماد گرایش لیبرالی پدرش شناخته شد و فاطمه هاشمی نیز به عضویت حزب اعتدال و توسعه درآمد که گرایشی میانه‌رو در میان محافظه‌کاران ایران را نمایندگی می‌کند.

یکی از مهمترین مصائب و مسائل این دو ازدواج، درگذشت آیت‌الله لاهوتی بود. حسن لاهوتی گرچه از روحانیون مبارز و مبارزین مذهبی محسوب می‌شد اما به جز حمید و سعید فرزند دیگری به نام وحید لاهوتی داشت که مانند فرزندان بسیاری از روحانیون مبارز آن عصر (همچون آیت‌الله طالقانی، محمدی گیلانی، جنتی و...) دگراندیش بود و چپ‌گرا.

کار به جایی رسید که روز چهارشنبه 6 آبان 1360 اکبر هاشمی رفسنجانی در کارنامه روزانه‌اش نوشت: «ساعت سه بعدازظهر خبر دادند که از طرف دادستانی انقلاب به خانه آقای [حسن] لاهوتی ریخته‌اند و خانه را تفتیش می‌کنند. به آقای [اسدالله] لاجوردی گفتم با توجه به سوابق و مبارزات آقای لاهوتی بی‌حرمتی نشود. گفت دنبال مدارک وحید [لاهوتی] هستند. اول شب اطلاع دادند که آقای لاهوتی را به زندان برده‌اند و احمد آقا هم تماس گرفت و ناراحت بود.

قرار شد بگوییم ایشان را آزاد کنند. آقای لاجوردی پیدا نشد به آقای [سیدحسین] موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب گفتم و قرار شد فورا آزاد کنند. احمد آقا گفت امام هم از شنیدن خبر ناراحت شده‌اند.» (عبور از بحران: ص 341) اما آیت‌الله لاهوتی هرگز به خانه‌اش بازنگشت. فردا صبح هاشمی رفسنجانی نوشت: «عفت تلفنی اطلاع داد که آقای لاهوتی را دیشب به بیمارستان قلب برده‌اند بلافاصله تلفن زد و گفت از دنیا رفته‌اند تماس گرفتم معلوم شد صحت دارد. آقای لاجوردی دادستان انقلاب تهران گفت آقای لاهوتی اتهامی نداشته‌اند، برای توضیح مدارک مربوط به وحید آمده بودند که به محض ورود به زندان دچار سکته قلبی شده و معالجات بی‌اثر مانده است. قرار شد پزشکی قانونی نظر بدهد.»

پس از شهادت استاد مرتضی مطهری، دختر ایشان با پسر آیت‌الله میرزاهاشم آملی ازدواج کرد. داماد استاد اما همان کسی است که به نام دکتر علی لاریجانی یک دهه رئیس سازمان صدا و سیما و قبل از آن وزیر ارشاد اسلامی و پس از آن دبیر شورای عالی امنیت ملی شد. علی لاریجانی عضو یکی از خانواده‌های مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی است. محمدجواد لاریجانی اولین فرزند این خانواده است که به قدرت رسید: معاون وزیر امور خارجه شد و نماینده مجلس شد.

ستاره اقبال محمدجواد لاریجانی اما با یک حرکت حساب نشده در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1376 فرو خفت و او اکنون به معاونت حقوق بشر قوه قضائیه کفایت کرده است. صادق لاریجانی که «شیخ» خانواده لاریجانی‌هاست نیز با عضویت در شورای نگهبان در زمره قدرتمندترین فرزندان این خاندان به حساب می‌آید اما آنکه از همه فرزندان مرحوم میرزا هاشم خوش‌اقبال‌تر است علی لاریجانی همان داماد استاد مطهری است که اکنون به نمایندگی از مردم قم به پارلمان راه یافته و قدم در راه ریاست مجلس و شاید ریاست‌جمهوری می‌گذارد.

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: نسبت فامیلی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۳۵۶۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری

میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچه‌ای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچه‌ای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمود فروزبخش کارشناس مرکز مشاهیر تخت فولاد با اشاره به موضع آیت‌الله درچه ای در دوران مشروطه اظهار کرد: ایشان در ظاهر یک کنش‌گر سیاسی نیستند، اما در حقیقت ایشان سیاست را در سطح بالاتری دنبال می‌کنند، این سطح همان شاگردپروری است.

وی افزود: ایشان به اهداف خود در سیاست در آن زمانه نمی‌رسیدند، اما شاگردانی تربیت می‌کنند که حلقه‌ای از حلقه‌های زنجیر روحانیت شیعه است که در نهایت به ظهور می‌رسد.

این اصفهان‌پژوه تصریح کرد: در آن دوران دو سبک سیاسی آشکار وجود داشته است، یکی جریان مشروطه‌خواه به رهبری حاج آقانورالله بوده که با کلماتی مانند مقاومت و نهضت می‌توان از آن نام ببریم. جریان دوم هان نست وزارت ایرانی است که برترین جلوه آن رکن الملک بوده است. یعنی شخصیتی که بیش از سه دهه در کنار شخصیت ظالمی مثل ظل السلطان بوده، اما طوری سیاست‌ورزی داشته که مردمان از او به نیکی یاد می‌کنند.

فروزبخش در پایان خاطرنشان کرد: سخت‌گیری‌ها و ملاحظات و احتیاط‌های علامه درچه‌ای باعث که ایشان داخل بازی مشروطه قرار نگیرند. این وضعیت سبب شد که این عالم فرزانه بتواند در انزوا و خلوت خاص خود، مسیر علمی خودش را ادامه دهد. مسیری که قله است و به صورت تعمدی رفتاری را اتخاذ می‌کند که از بسیاری از عوام‌زدگی‌ها دور باشد.

سخنران دوم این میزگرد مصطفی مرتضوی، مدیر خانه مشروطه اصفهان بود.

مرتضوی اظهار کرد: یکی از شاگردان آیت الله درچه ای، زعیم حوزه علمیه قم یعنی آیت الله بروجردی بوده است؛ بسیاری از شاگردان حضرت امام خمینی (ره) کسانی بودند که شاگردی آیت‌الله بروجردی را در مقطعی کرده بودند. پس این ربطی است برای ظهور پدیده‌ای به نام انقلاب اسلامی. اینجا می‌توان بگوییم که بسیاری از آن چه در ایام مشروطه برای آیت الله درچه ای تحقق‌پذیر نبود، وقوعش را در آینده نشان داد و این همان موضوع شاگردپروری است که چنین فضایی را برای آینده ایجاد می‌کند.

این پژوهشگر علوم سیاسی با اشاره به گستره و تنوع شاگردان علامه درچه‌ای اشاره کرد: سخت‌گیری آیت الله درچه‌ای در مباحث علمی به منظور مقابله با دو جریان انحرافی بوده است. جریانی که تحت عنوان غرب‌گرایی رونق گرفته بوده و جریانی که گرایش سلفی داشته است. مقابله ایشان با نگاه‌های عوام‌زده نیز باید از همین منظر نگاه شود که در بطن آن سدی در برابر نگاه‌های غربگرایانه است که با اسم مقابله با عوام‌زدگی می‌خواهد ریشه دین را بزنند.

مرتضوی تاکید کرد: طبیعتاً با این سخت‌گیری از فضای مرید بازی فاصله گرفته می‌شود تا بتواند با خرافه مبارزه کند. در طی این مبارزه عقلانیتی پدید می‌آید که در آینده به کمک اصلاحات سیاسی می‌آید. پس از بحران‌های پر از نا امنی، خرافات را در بین مردم زیاد می‌کند. وظیفه یک عالم دینی در این زمان بیان اصالت‌ها است. اصلاح سیاسی نیاز به عقلانیتی دارد که برآمده از همین اصالت‌ها است.

در ادامه حجت‌الاسلام احمد رهدار پژوهشگر حوزه اندیشه سیاسی و تاریخ معاصر با اشاره به نمای کلی جریان روحانیت شیعه پس از صفویه تا امروز اظهار کرد: علامه درچه‌ای در خط ناب فقهی اصولی قرار دارد. وصف اول برای ایشان عالم بودن و مدرس فقه و اصول بودن است. در درجات بعدی از فقه او، دلالت‌های سیاسی هم خلق می‌شود. پس هر کس می‌خواهد از علامه درچه‌ای بنویسد باید اول از عالم بودن و فقیه بودن او بگوید. او شخصیتی است که در یک کلام باید بگوییم فقط درس داده و درس داده است و در ازای آن شاگردان بزرگی تربیت کرده است.

این پژوهشگر حوزه علمای معاصر شیعه تصریح کرد: اگر بخواهیم شخصیتی را در دوران نزدیک مثال بزنیم که مشی او شبیه به آیت الله درچه‌ای بوده باید از مرحوم آیت الله خویی نام ببریم. او نیز تمام عمرش به فقه و فقاهت و تدریس شناخته می‌شده است. هر چند که به عقیده من درس ایشان به شدت دلالت فقهی داشته است و یک نشانه اینکه سیاسی بوده آن است که برخی از شاگردان حلقه اول ایشان توسط صدام به شهادت رسیده‌اند. وقتی به فهرست بلند شاگردان آقای درچه ای نگاه می‌اندازیم متوجه می‌شویم که ایشان هم شاگردان متفاوتی دارند که در میان آنان شخصیت‌هایی سیاسی مانند آقانجفی قوچانی و شهید مدرس هم وجود دارند.

رهدار بار دیگر به نمای فقاهتی مرحوم درچه ای اشاره داشت و افزود: اگر بخواهیم علامه درچه‌ای را بیشتر بشناسیم، باید شبکه شاگردان ایشان را ردیابی کنیم و بشناسیم. آیت الله درچه‌ای اگر چه در ظاهر سیاسی نبوده، اما بوده‌اند کسانی که ایشان را در حوزه سیاست بسط داده‌اند، مانند شخصیت علامه طباطبایی که سیاسی نبودند اما طلبه‌های شاگرد ایشان بارها توسط ساواک دستگیر شدند و بعدها ستون فکری جمهوری اسلامی شدند.

این پژوهشگر اندیشه سیاسی با اشاره به تحولات سریع زمانه مواجه ما با تجدد گفت: روحانیت شیعه در دوران اخیر فرصت کمتری داشتند که به مسئله‌های دوران جواب دهند و به دنبال روش‌های جدید داشتند از جمله این که فرستاده‌هایی به بلاد مختلف می‌فرستادند. این روحانیان در آن شهر، مرجع رسیدگی به امور بوده‌اند. در اصفهان به سبب پیشینه حوزه علمیه ما چندین عالم شهری برجسته داشته‌ایم و گویا این روحانیون در یک پیمان نانوشته دست به تقسیم کار زده‌اند و در این میان مشخص است که مسئولیت کرسی درس عالی فقه و اصول به آیت الله درچه‌ای رسیده است.

وی با اشاره به شخصیت جامع امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: شخصیت استثنایی حضرت امام خمینی (ره) ما را در زمینه قضاوت علمای شیعه دچار خطا کرده است. ایشان در همه تخصص‌ها در حد قله مطرح بوده‌اند، اما علمای دیگر این گونه نبوده‌اند و هر کس در تخصص خود می‌توانسته مطرح باشد، مثلاً برخی سلوک عرفانی داشته‌اند برخی به شدت اجتماعی بوده‌اند و برخی شاگردپرور بوده‌اند. هر کدام از این وادی ملاحظات خود را داشته است. در دوران مشروطه، آقای درچه‌ای به این نتیجه رسیده است که عهده‌دار کرسی درس و بحث باشد.

این استاد حوزه و دانشگاه بار دیگر در پایان سخنان خود تاکید کرد: آن چنان که از فیلسوف، فلسفه‌ورزی انتظار می‌رود از فقیه هم فقاهت ناب انتظار می‌رود و روش و قواعد خاص خود را دارد. دین باید در ساحت تخصص خود توسط عالمی بیان شود. فقیهی مانند آیت الله درچه‌ای باید فقه را بگوید و از استانداردهای آن علم کوتاه نیاید و یک شاخص و معیار باشد، بعدها دیگرانی باید بیایند و به خصوص در حوزه سیاست، اهالی سیاست می‌توانند این سخن ناب فقهی را در مجرای خود جلو ببرند و در سایه آن علم و حقیقت دین، سیاست را به پیش ببرند.

کد خبر 748022

دیگر خبرها

  • ‍ انتصاب سرپرست معاونت سیاسی استاندار سمنان
  • تصویری دیده نشده از ۱۶ سالگی آیت‌الله هاشمی در کنار دوستانش
  • مبلغ وام ازدواج سال ۱۴۰۳ اعلام شد + جزییات
  • مبلغ وام ازدواج براساس سن اعلام شد
  • واکنش یک چهره‌ی سیاسی به تاریخ‌سازی دختر دونده ایرانی
  • طرح نور باید با قاطعیت تداوم پیدا کند
  • آیت‌الله کعبی: طرح نور باید با قاطعیت تداوم پیدا کند
  • طعنه سنگین سید جواد هاشمی به مهران رجبی (فیلم)
  • بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری
  • لزوم کنترل سرعت خودرو‌ها در بزرگراه خلیج فارس و آیت الله هاشمی رفسنجانی بم